اختلال وسواس فکری، عملی چیست و چه تاثیری در زندگی افراد دارد؟
اختلال وسواس فکری، عملی یکی از اختلال های اضطرابی است که تقریباً 1 تا 3 درصد افراد جامعه ممکن است به این اختلال مبتلا شوند. زنها اندکی بیشتر از مردان به آن مبتلا میشوند و البته در کودکی، پسرها بیشتر دچار این اختلال هستند. به طور کلی وسواسهای فکری یا عملی رنج و عذاب زیادی به بیمار تحمیل میکند، وقت گیر است به گونهای که زندگی شغلی، تحصیلی، اجتماعی، ازدواج و .... فرد را فلج میکند.
وسواس فکری و عملی شامل چه مواردی است؟
وسواسهای فکری شامل افکار، تصاویر ذهنی مداوم، مزاحم، نامناسب بیربط و ناراحت کننده و ناخواستهای هستند که موجب اضطراب میشوند. بدنبال اضطراب فرد تلاش میکند این افکار یا تصورات را ندیده بگیرد یا سرکوب کند و یا با پرداختن به افکار یا فعالیتهای، دیگر مثل انجام یک وسواس عملی، آنها را خنثی سازد.
وسواسهای عملی شامل رفتارهای تکراری وذهنی است . رفتارهای تکراری مانند شستشو، رعایت نظم و ترتیب، تقارن، وارسی کردن و چک کردن و فعالیت های ذهنی شامل دعا کردن، شمردن، تکرار آهسته کلمات در سکو ت گفته می شود.
چه عواملی روی وسواس تاثیر گذار است؟
در این بیماران باورهای نامناسب و ناکارامد که اصولاً در کودکی و حتی در سالهای بعد طی تجارب نامناسب محیطی شکل میگیرد، میتواند در بروز و تداوم فکر و عمل وسواسی تاثیر گذار باشد، از جمله این باورهای ناکارآمد ، سخت گیری و کمال گرایی افراطی و ناتوانی در تحمل ابهام،بیش برآورد مسئولیت ،تمایل به برآورد بیش از حد تهدیدات (خطرناک) در محیط ،اهمیت بیش از حد برای فکری قایل شدن و نیت را معادل عمل دانستن است به عنوان مثال اگر فلان فکر غیر مذهبی از ذهنم عبور کند، پس خدا من را دوست ندارد و من کافر هستم و بالاخره تفکر جادویی یعنی فکر من قدرت تاثیر گذاری از طریق فکر را دارم. پس اگر به چیزی فکر میکنم که درست نیست و یا خطرناک است؛ مثلاً مرگ فرزند، این فکر حتماً عملی میشود پس برای اینکه اتفاق نیافتد پس به طور مکرر به تعداد زیاد صلوات میفرستم.
رفتارهای وسواسی درچه موارد بروز می کنند؟
بدنبال این باورهای ناکارآمد، رفتارهای وسواسی که در بیشتر موارد تناسبی با فکر وسواسی ندارد، بروز میکند که شامل:
خنثی سازی مانند (صلوات فرستادن و یا شمردن عدد به هنگام گذشتن یک فکر جنسی ممنوعه از ذهن فرد است.
اطمینان طلبی به عنوان مثال در هنگام غسل کردن، فرد دیگری باید شاهد مراحل غسلاش باشد تا درست بودن مراحل را تایید کند.
اجتناب شامل استفاده نکردن از توالتهای عمومی و دیر به دیر استفاده کردن از توالت منزل.
آداب و تشریفات اجباری مانند در حمام ماندن و زنجیرهای از رفتارهای بیربط را طی چند ساعت یا بیشتر انجام
میدهد.
علل بروز وسواس چیست؟
علت دقیق ایجاد وسواس مشخص نیست اما به طور خلاصه میتوان گفت که علل زیست شناسی و محیطی مطرح است .علل زیست شناسی شامل عوامل ژنتیکی، هورمونی و عوامل عصبی مغزی مثل بهم خوردن واسطههای شیمیایی خاص مانند کمبود سروتونین و علل محیطی مانند والدین وسواس و یادگیری مشاهدهای کودکان از آنها است.والدین سخت گیر و کمال طلب افراطی که تاکید بیش از اندازه بر رعایت مسایل مذهبی، اخلاقی، تمیزی، جنسی و نظم دارند. این والدین بر موفقیت تحصیلی، اجتماعی با تاکید بر ارزیابی دیگران و محیط عمل می کنند. قضاوت، سرزنش، کنترل در این والدین بسیار زیاد است.همچنین
زندگی پر استرس و یا زندگی بدون هدف و فعالیت میتواند بر وسواس و تقویت آن تاثیر بگذارد.
بیماران وسواسی نسبت به بیماری خود چه نگرشی دارند؟
بیشتر بیماران وسواسی بینش تقریباً خوبی به بیماری خود دارند یعنی فرد وسواسی میداند قطعاً باورها و فکر وسواسیاش صحیح نیست و یا احتمالاً واقعی نیست. اما قادر به جلوگیری از این افکار و رفتارهای وسواسی نمیباشد.چند درصدی ممکن است به صحیح بودن باورهای غلطشان ایمان داشته باشند، خصوصاً در زمان شدید بودن بیماری و سطح دانش این اتفاق می افتد.
تشخیص و درمان آن چگونه است؟
روان پزشک و روا درمانگر از مصاحبه (بررسی سابقه تخصصی و خانوادگی و زندگی فصلی) و پرسشنامه برای ارزیابی بیمار استفاده میکند.
افراد وسواسی تقریباً دیر برای درمان مراجعه میکنند. تحقیقات نشان داده است که به دلیل اضطراب زیاد و مقاومت بالا در برابر تغییر و بالاخره درماندگی در مقابل بیماری شان 10 تا 15 سال بعد از شروع وسواس مراجعه میکنند، این امر باعث مزمن شدن بیماری و بدنبال آن طولانی شدن دوره درمان میشود.
برای پیشگیری از وسواس و مزمن نشدن بیماری و حتی برگشت مجدد آن چه باید کرد؟
والدین در آموزشهای خود از سخت گیری و کمال طلبی افراطی در زمان آموزش مسایل مذهبی، جنسی، تحصیلی، اخلاقی دست بردارند. سعی کنند فرزند پروری قاطعانه را جایگزین فرزند پروری سخت گیرانه (کنترل حقارت وتحقیر) یا سهل گیرانه کنند که بهتر است در این زمینه با روان درمانگر مشورت کنند.
سعی کنند فعالیتهای هدفمند در زندگی خود و اطرافیانشان قرار دهند و از بیهدفی و تنهایی زیاد پرهیز کنند.برای کودکان و خودشان فعالیتهای ورزشی، هنری، تفریحی، معنوی در نظر بگیرند.
نکته دیگر اینکه در زمان بروز علایم وسواس در خود یا فرزندانشان سریع به روانپزشک و روان درمانگر مراجعه کنند، چرا که بهبود خود به خودی صورت نمیگیرد و عدم درمان به موقع باعث مزمن شدن بیماری و همراه شدن سایر اختلالهای روان میشود و این یعنی طولانی شدن مدت درمان.
در زمان بروز علائم وسواس، خصوصاً با شروع دوره درمان، نباید رفتارهای فرد وسواسی راکنترل کرد و نباید مرتب او را از رفتارهای وسواسی باز داشت، به عبارتی نباید در مورد درستی یا غلط بودن رفتارهایش به او اطمینان داد. بیمار باید با کمک درمانگرش خودش به تنهایی کنترل رفتار و افکار وسواسی اش را بعهده بگیرد. در غیر اینصورت اطمینان طلبی را در بیمار تقویت میکنید.
افراد وسواسی در صورت در کنار هم قرار گرفتن، وسواسهای یکدیگر را تقویت میکنند. پس بهتر است با هم کمتر در ارتباط باشندوتنها در یک صورت میتوانند در کنار هم قرار بگیرند که روان درمانگر تحت عنوان گروه درمان به جمع آنها کمک کند.
وسواس، وسوسه شیطانی نیست و نباید از این کلمات برای بیماران استفاده کرد. ربط دادن آیههای قرآنی به این بیماران وسواس به خصوص وسواس هایی با نوع مذهبی و یا جنسی را در فرد بیشتر میکند. در وسواسهای مذهبی شدید، در زمان درمان از مراجعه به مشاور مذهبی خودداری کند. البته لازم است که درمانگرش اطلاعات کافی و لازم در امور مذهبی را داشته باشد.
همچنین از موارد دیگر مطالعه مطالبی در زمینه نشانههای وسواسی و درمان آن به بیماران در روند بهبودیشان کمک
میکند. فرد وسواسی باید به این باور برسد که به دلیل مشکلات در زمینه زیستی، محیطیاش بیمار شده است و با دارو درمانی و روان درمانی بهبود پیدا میکند.
درمان های رایج برای وسواس چیست؟
ازدارو درمانی و روان درمانی استفاده می شود در دارو درمانی سعی میشود که از باز جذب یا دفع سروتونین در مغز جلوگیری میشود و در روان درمانی از روانکاوی، رفتار درمانی، رفتار درمانی شناختی (CBT) استفاده می شود. در برخی موارد، علاوه بر درمان فردی، خانواده درمانی و زوج درمانی نیز لازم است.
طول دوره درمان بین 12 تا 24 جلسه و حداقل 6 ماه میباشد. اگر وسواس با اختلالهای دیگر مثل افسردگی، ... همراه باشد طول دوره درمان و حتی نوع روش درمانی تغییر میکند.
تاکید میشود که دارو درمانی به همراه روان درمانی میتواند به بهبود بیمار کمک کند و هر کدام به تنهایی کمک کننده نمیباشد.
جلسات روان درمانی چه کمکی به فرد وسواس می کند؟
به طور کلی فرد نباید خود درمانی داشته باشد و بعد از قرار گرفتن در جلسات روان درمانی باید بتواندتجارب ناخوشایند در گذشته که ریشه در بروز علایم وسواس را دارد شناسایی کند.
باورهای ناکارآمد متاثر از تجارب گذشته را شناسایی و تغییر دهد .از طرفی شباهت بین عوامل مشکل زا و تحریک کننده محیطی فعلی و گذشته را در بروز وسواسی پیدا کند.در موقعیتهای تحریک کننده محیطی فعلی وسواس، فکر و رفتارهای وسواسی را شناسایی و تغییر دهد.
باید.در موقعیتهای محیطی (حتی ذهنی) که وسواس بروز میکند مثلاً استفاده از توالت عمومی قرار بگیرد، افکار نامناسب خود را تغییر دهد و رفتار مخالف رفتار وسواسی را انجام دهد. مثلاً از توالتهای عمومی اجتناب نکند. (مواجهه و پیشگیری از پاسخ همراه تغییر فکر)
بکارگیری تکنیکهای شناختی و رفتاری باید تحت نظارت روان درمانگر اجرا شود.
تغییر سبک زندگی و آموزش مهارت زندگی در صورت نیاز، باید به بیمار آموزش داده شود ودر آخر تاکید میکنم، حمایت عاطفی همراه رفتار قاطعانه با افراد وسواسی بسیار ضروری است.