هدف از این تحقیق نشان دادن سبک زندگی و نقش ادب و رافت اسلامی در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان منطبق برآیین نامه های اسلامی است که در همه امور و برنامه ریزی روزمره تعریف شده است.
مبنا و زیر بنای اصلی تشکیل دهنده قوانین اسلامی در تمامی سطوح زندگی مسلمانان ادب و رافت است که حتی با مطالعه تاریخ در عرصه جنگ وستیز هم اثرات آن را مشاهده می شود.
در زمانهای گذشته و امروزه مغرضان به رغم سرمایه گذاری های کلان و تشکیل گروه ها و فرقه های به ظاهر مسلمان با هدف دین ستیزی ، اسلام گریزی در پی منفی جلوه دادن و بدعت گزاری شخصیت و مرام مسلمانان بودند ، آنها تبلیغات و فعالیت های زیادی از طریق ظرفیت های موجودی که در اختیار داشتند.مثل ساخت فیلم، عکس، کتاب و غیره انجام دادند و شروع به خدشه دار نمودن شخصیت و ادب مسلمانان کرده و صد البته که موفق نبودند.
هر اجتماع وملتی برای حفظ بقا ،موفقیت ،سلامت و امنیت خویش نیاز به عامل وحدت دارد بدون شک لازمه وحدت داشتن همدلی و رافت و رعایت ادب است چنانچه در بخش های کوچک و بزرگ اجتماع شاهد هستیم که اگر این عوامل و عناصر پررنگ تر بود آن بخش محفوظ تر و موفق تر خواهد شد.
عامل ادب واحترام بدون شک یکی از مهمترین سفارشات قرآن است که پیامبر عظیم شان اسلام به پیروان و اهل بیت خود نیز سفارش نموده است.نمونه ای از مستندات دال بر ادب و رافت اسلامی در کربلا و در میدان جنگ وستیز تمام حق بر باطل بو قوع پیوست می توان اشاره کرد.
امام حسین (ع) آینه تمام نمای شخصیت پیامبر اکرم و پدرو مادر بزرگوارشان بودند ایشان هرگز تحت تاثیر خشم وغضب، کاری را انجام ندادند و هیچ گاه از میانه روی و کرامت به قدر چشم برهم زدنی فاصله نگرفتند.
لشکر حر در گرمگاه صحرای کربلا دستور داشتند راه امام حسین(ع) را مسدود کنند، حضرت مشاهده نمودند سپاهیان دشمن تشنه هستند . بر حسب امر امام، تمام سپاه دشمن را چه افراد وچه مرکب ها یشان سیراب شدند.
علی بن طعان محاربی که آخرین فرد این لشکر بود گفت: من بعد از همه رسیدم ؛ امام مرا به حال زار دیدند با زبان لین ودر نهایت ادب و لطف و مرحمت با لهجه شیرین اهل حجاز فرمودند.
"انخ الراویه" (شتر را بخوابان) من شتر را خواباندم سپس فرمودند "اخنث السقاء"
(دهانه مشک را برگردان و آب بنوش) من نتوانستم، امام پیش آمدند و دهانه مشک را به دست مبارک پیچید تا آب را راحت تر بنوشم.
یکی از مهمترین دلایل آمدن حر به لشکر امام حسین مشاهده رفتار ومنش امام حسین بود .
از دیگر نمونه های ادب، رافت و مرحمت آن حضرت ، امتناع او از شروع جنگ بود با علم به این موضوع که لشکر کفر پیشه به هیچ وجه بر او و عزیزانش رحم نخواهد کرد.
حضرت هرگز وتا آخرین لحظه اجازه دست به اسلحه بردن را به یارانشان ندادند . این نشان دهنده این است که مسلمانان هرگز خون ریز و جنگ طلب نبوده و نیستند.
حتی زمانی که جرثومه شرارت و خباثت شمر ملعون روز عاشورا به خیام امام نزدیک شد ودر پیرامون خیمه ها با جسارت می تاخت تا وضعیت موجود را ارزیابی کند که چگونه و از کدام نقطه حمله ور شود . "مسلم بن عو سجه" که در تیرندازی مهارت خاصی داشت او را دید و از حضرت کسب اجازه خواست تا بسوی شمر تیر اندازی کند و برای همیشه زمین را از لوث وجود او پاک سازد. حضرت امتناع نمودند. زیرا که شروع جنگ و نزاع در آداب و قاموس اسلامی کراهت فراوانی دارد.از این دست شواهد تاریخی مضاف بر نکات ریز و درشت فراوان دیگر سرتا سر گواه ادب، مهربانی آمیخته باصبر و جرات و مبری از کوچکترین هوی و هوس دنیایی است .وچه گوارا وشایسته است برایشان مقام والای شهید آن هم سید الشهدا.
در منابع روایی مکتوب شده است که امام حسین چراغ هدایت و سفینه نجات است، نسبت دادن بعض از القاب به پیامبران و امامان ما بر مبنای خصلتها و صفاتی بارز و درونی آنها بوده است ممکن است بعضی از القاب بین چند پیامبر یا امام مشترک بوده اما مختص بودن صفت و لقب مصباح هدی و سفینه نجاه تنها و تنها به امام حسین(ع)داده شده است
"إِنَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَلَى یَمِینِ عَرْشِ اللَّهِ مِصْبَاحٌ هَادٍ وَ سَفِینَةُ نَجَاة"
اما چرا لقب نور هدایت و کشتی نجات تنها برای امام حسین (ع) اختصاص داده شده است؟
نور یک از اسماء الهی است "اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ"( سوره نور آیه35)
گرچه ائمه اطهار(ع) نورهدایت هستند ، اما ظلم و جور بی حد وحصر حکام زمانه که می خواستند با رعب وحشت وتبلیغات مسموم چهره اسلام را مسخ و واژگون نمایند در کنار ظهور و بروز اخلاق نیکو، رافت و مهربانی و ادب امام باعث ¬گردید تجلی و مظهر یکی اسم از اسمای الهی گردند و دیگر اینکه نحوه شهادت امام حسین(ع) واقعه عاشورا چراغ راهی شد که حقیقت جویان در پرتو آن می توانند خود را از گمراهی و ظلمات و تاریکی های جهل و نادانی نجات بخشند و از گرداب حوادث به سلامت به ساحل نجات برسانند.
راضیه همتی