(چهارشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۷)
۱۱:۰۰
موسیقیدرمانی، رشتهای علمی است که متخصصین آن سالها تحصیل میکنند و مدارج عالی و دانشگاهی دارند و شیوهها و روش های گوناگون درمانی را میآموزند و به کار میبرند.
در برخی از بیمارستانهای کشورهای پیشرفته، متخصصینی در زمینه موسیقیدرمانی مشغول به کار هستند و با بیماران ارتباط برقرار میکنند. هرچند این موارد تا حدودی اهمیت این رشته را روشن میسازد، اما توانایی آن زمانی آشکار میشود که از نزدیک ببینیم چگونه یک نوجوان با موسیقی ارتباط گرفته، درمان می شود.
آموزش عمومی برای موسیقی درمانی در نگاه علم و تجربه
اگر بخواهیم به تفصیل بخش علمی آن بپردازیم، به دستهبندی امواج و تأثیر هریک بر حوزههای خاص خود میرسیم. این امواج که تأثیر فیزیکیشان بر روی بدن به صورت جسمانی اثبات شده، قابل شنیدار نیستند. درواقع، طول موج آنها خارج از دایرهی صوتی قابل شنیدار برای انسان است. برای تولید این امواج و پذیرش آن از طرف مغز، فرکانسهایی با طول موج بالاتر تولید میشود که حاصل تفاضل آن برابر فرکانس تأثیرگذار موردنظر دریکی از دستههای «دلتا»، «تتا»، «آلفا»، «بتا» و«گاما» است. طول موج دلتا که پایینترین سطح است، مختص خواب عمیق است و در صورت نواخته شدن، مخاطب دچار خوابآلودگی میشود. امواج بعد ازآن، تتا است، تتا، احساس آرامش و رؤیا دیدن ایجاد میکند. امواج آلفا، به درمانی حالت روحی، مثل ایجاد خلاقیت و آرامش منجر میشود. امواج بتا، حالت دلمشغولی ایجاد میکنند و تداوم آن به استرس می انجامد. و درنهایت این خط موج، امواج گاما قرار دارد. نواخته شدن امواج گاما فعالیت زیاد، انرژی حل مسائل و هشیاری، ایجاد میکند. معمولا هریک ازاین امواج با یک موسیقی ترکیب میشوند تا مخاطب در مدت طولانی، تحمل شنیدن آنرا داشته باشد.
آگاهی از نیاز برای برقراری ارتباط افراد با یکدیگر و مشخص کردن افراد نیازمند حمایت
درمانگرهای این حرفه با استفاده از این اطلاعات و دیگر دادههایی که آموختهاند به درمان بیماران میپردازند. موسیقیهایی که برای این کار تدوین شدهاند، درست مثل قرص و دارو باید زیر نظر متخصص این حرفه مصرف شوند، وگرنه با عدم رعایت استانداردها میتوانند تأثیرات سوء بر شنونده بگذارند.
همانطور که چاقو میتواند توسط یک پزشک جراح، نجات بخش و در دستان یک جنایتکار، کشنده باشد، امواج صوتی هم میتوانند در کنار تأثیر مثبت و درمانیشان در برخی موارد، مخرب و آسیبرسان باشند.
موسیقیدرمانی، رشتهای است که برای درمان و توانبخشی اختلالات جسمی و روانی گوناگون از موسیقی بهره میگیرد و موسیقی درمانگر، متخصصی است که با تحصیلات دانشگاهی در این رشته و با استفاده از کاربرد موسیقی در درمان با توجه به وضعیت بیمار، برنامههای مختلفی را طراحی میکند.
فردی که دچار فلج مغزی است و در کنترل حرکات خود مشکل دارد،
در نخستین جلسه موسیقیدرمانی با شنیدن نوای موسیقی، شروع به تکاندادن دستهای خود میکند و از ذوق و شادمانی میخندد و در پی آن، انگیزه و میل به تکرار بیشتر حرکات - که هدف درمان است - برانگیخته میشود. در مواردی موسیقی تنها ابزار و وسیله ارتباط فعال کودک با محیط است، مثلا یک کودک مبتلا به اوتیسم تنها کانال ارتباط آرامشبخش او با محیط ، موسیقی است. او ساعتها ضبط صوت را در آغوش میگیرد. و آهنگهای مورد علاقه خود را گوش میکند و بدین ترتیب پرخاشگری و هیجاناتش از بین رفته و با محیط اطراف خود مهربان میشود.
اثرات موسیقیدرمانی
از برنامههای موسیقیدرمانی برای سازگاری اجتماعی، ثبات عاطفی، کنترل شخصی، افزایش تمرکز، انگیزش، احساس ارزش شخصیتی، تقویت هماهنگی ماهیچهها و تقویت مهارتهای خودیاری استفاده میشود و تنظیم برنامهها به گونهای است که به تقویت رفتار مطلوب کودکان میانجامد. کودکان استثنایی برحسب نوع نقیصه حسی و حرکتی از فعالیتهای متنوع موسیقیدرمانی استفاده میکنند. آوازخواندن، نواختن فردی و گروهی، شنیدن و انجام حرکات موزیکال، از جمله برنامههای جلسات موسیقی درمانی میباشد.
موسیقیدرمانی برای گروه های مختلف درمانجویان موثر شناخته شده است. تحقیقات انجام شده نشان داده است که موسیقی درمانگرها با سنین مختلف افراد ، از کودک تا سالخورده کار کرده و مراجعین آنها شامل افراد مختلف از جمله: افرادی با بیماریهای روانی و اختلالات رفتاری، معلولین جسمی و حرکتی، نابینایان، ناشنوایان، افرادی با معلولیتهای ذهنی و... میباشند.
تمایلات مهم برای گرایش به موسیقی
موسیقیدرمانی بیش از هر تکنیک درمانی دیگر با زندگی روزمره آمیخته و با نیاز و احساس آنها عجین شده است. علت گرایش و علاقه مردم به موسیقی به خاطر طبیعت و فطرت آدمی است. در ساختمان عصبی انسان بطور فطری سه تمایل مهم برای گرایش به دنیای موزون اصوات و موسیقی وجود دارد
• شنیدن
• خواندن
• حرکتکردن
نکاتی برای آموزش موسیقی به کودکان استثنایی
سیر تحول و پیشرفت موسیقیدرمانی در ایران بطور پیوسته طی نگردیده و در مقاطعی در حد ذهنی و نوشتاری باقی مانده است. برای پیشرفت در این خصوص، لازمه کار ، استفاده از اطلاعات جدیدی در این زمینه پیمودن راه های تجربی برای کشف و ایجاد زیرساختهای درمانی موسیقی ایران است. البته بدیهی است که بدون وجود رشته موسیقیدرمانی در دانشگاه های ایران، امکان تحرک برای محققان و مطالعه و آزمایش برای دانشپژوهان میسر نخواهد بود. کودکان استثنایی نیز همانند کودکان عادی به موسیقی علاقه دارند، خصوصا اگر دریابند که میتوانند با تمرینهای مداوم و با سازهای ساده، آهنگها را نواخته و آواز بخوانند، علاقه و همکاری آنها فوقالعاده میشود.
برای آموزش موسیقی به کودکان استثنایی به چند نکته اساسی باید توجه کرد:
• توان هوشی و شرایط ذهنی کودک
• محدودیت های حسی و حرکتی آنها
در آموزش موسیقی به کودکان استثنایی، بهتر است از سازهایی استفاده کنیم که نواختن آن برای کودکان سادهتر باشد و آنها را جذب کند. سازهای ارف معمولا مناسب ترین ساز برای آموزش کودکان استثنایی است. این سازها با صداهای متنوع و در اندازه های مختلف وجود دارند و بهتر است ترانههایی که انتخاب میشوند زیبا، محرک و قابل فهم و پیرامون مسایل ملموس و زیباییهای دنیای کودکی باشد تا به خاطرسپاری آنها برای کودک راحت تر گردد.
نوع برنامهها در موسیقی درمانی
نوع برنامه ها و فعالیت های موسیقی درمانی به نوع ناراحتی، نقیصه و مشکل بیمار با کودک بستگی دارد. برای مثال، در کودکانی که دچار مشکل حرکتی هستند، برنامههای ریتمیک که به کنترل حرکتی آنها کمک میکند، بیشتر مدنظر قرار می گیرد، حال اگر مشکل حرکتی با انقباض و گرفتگی عضلانی همراه باشد، ریتمها و موسیقی ملایم انتخاب میشود و بدین ترتیب، کنترل حرکتی تقویت میگردد. همچنین کودکان، به برنامههای موزیکالی احتیاج دارند که خاصیت برونفکنی داشته و هیجانها را بیشتر تخلیه کنند. معمولا جلسات موسیقی درمانی از گروههای کوچک همانند تشکیل میشود و شرایط شرکت کنندگان هرچه همسانتر باشد، اهداف و برنامههای مشترک، بیشتر خواهد بود و این مسئله به هماهنگ و تقویت بیشتر گروه کمک میکند.
لبته میتوان کودکانی با تواناییهای مختلف را در طبقه موسیقی درمانی قرار داد، اما مهم این است که از نظر بهره هوشی، فاصله زیادی با یکدیگر نداشته باشند تا در انجام تمرینها و برنامهها هماهنگی بیشتری باشد. طول دوره و مدت زمان جلسات بستگی به اهداف درمانی مورد نظر و مشکلات فرد دارد. تعداد جلسات درمانی گاهی هر روز و گاهی هفتهای چند جلسه است و مدت زمان هر جلسه به مقتضای حال و هوای هر درمان جو متفاوت است. به طور کلی فعالیتهای موسیقیدرمانی بر پایه چند محور کلی است که عبارتند از:
خواندن
وقتی کودکان باهم میخوانند، مملو از شور و توانایی یکپارچه میشوند. ترانهها تصویر سازی آنها را فعال می کند و بدیهی است انتخاب اشعاری که تصورات و برداشتهای مثبت از محیط و پدیدهها را به کودک منتقل میسازد، اهمیت ویژهای دارد. ریتم و آهنگ ترانهها در کودکانی که اندکی نگران ناتوانی و ارتباط خود با محیط هستند، موفقیت و توانایی ایجاد میکند و کودک منزوی را فعال میسازد.
در جلسات موسیقیدرمانی از خواندن استفادههای فراوان میشود و برنامههای متنوعی به شکل تک خوانی و گروه خوانی طراحی میشود. در موسیقیدرمانی برای کودکان، اشعاری که برای خواندن انتخاب میشوند باید کوتاه، قابل فهم و با آهنگی ساده باشد تا کودکان بتوانند آنها را حفظ کنند.
ساخت آهنگ
منظور از ساختن آهنگ در جلسات موسیقیدرمانی، خلق آهنگ با ویژگیهای دقیق موسیقی نیست، بلکه ایجاد یک ریتم ساده یا خواندن شعر و آهنگ در شکل و حالتی خاص است. یکی از ویژگیهای مهم سازهایی که در موسیقیدرمانی به کار میروند - مانند سازهای ارف - نواختن ساده آنها است، بطوری که با انتخاب تیغههای محدودی از آنها میتوان آهنگ ساده و یا ریتم تازهای را به راحتی ساخت.
بنابراین، مهم این است که افراد، ساختن را تجربه کنند و فعالیت مثبت و موثر خود را در ایجاد اشکالی ساده از فعالیتهای موسیقی ببینند. این تجربه، احساس توانایی و اعتماد آنها را نسبت به خود بالا میبرد و ترس و نگرانی آنها را از فعالیتهای شخصی و ارتباط با وسایل و ابزار موسیقی که نشانه و نمایندهای از مسایل مختلف محیطی است، کاهش میدهد.
گوشدادن به موسیقی
شنیدن موسیقی از زمره برنامههای موسیقیدرمانی است. ذهن با گوشدادن، در دنیای اصوات و ملودیها قرار میگیرد و موضوعی برای توجه و تمرکز پیدا میکند. با شنیدن آهنگها، احساسهای گوناگون را به راحتی میتوان به وجود آورد که چنین تجربههای وسیعی، با نواختن سازها (به دلیل محدودیت) به دست نمیآید. شنیدن، افراد را در یک تجربه مشترک سهمی میسازد، توجهی که در گوشدادن گروهی به وجود میآید و در تنهایی ایجاد نمیشود. گوشدادن به موسیقی، در بروز احساسات کودکان و برونفکنی تصورات آنها بسیار موثر است. علاوه بر آن، تقویت گوش از راه شنیدن، دقت کودکان را به محرکهای شنوایی افزایش میدهد.
حرکات موزیکال
حرکات موزیکال دامنه وسیعی از فعالیتهای حرکتی موسیقیدرمانی را تشکیل میدهد و بسیاری از برنامههای درمانی بر مبنای آن طراحی میشود حرکات موزون خود نوعی موسیقی است، حرکات ترجمه احساس است و نیروها و احساسهای درونی و نامرئی میکند، احساسهایی که با بیان نمیتوان توصیف کرد. حرکات بدون واسطه به روح و احساس ما متصل هستند و شیوههایی از تفکر و اندیشه به حساب میآیند.
هر حرکتی میتواند گویای نوعی احساس باشد در ضمن باید به این نکته توجه نمود که در واقع، مشارکت در حرکات موجب فعالکردن انرژی میشود، نه کیفیت حرکات. پس بهتر است که حرکات سازه و انعطافپذیر باشد و هرچه بیشتر حرکات با موسیقی مناسب آن انجام بگیرد، انرژی بیشتری برای استفاده دستگاه ها و اندازههای مربوطه بدن آزاد خواهد شد.
نویسنده: محمد مهدی بری مهربانی
روانشناس بالینی و مشاور خانواده
تعداد بازدید :
۳,۶۶۰