عینالقضات همدانی با نام کامل عبدالله بن محمد بن علی میانجی همدانی در سال 492 هجری قمری در شهر همدان متولد گردید و در خدمت پدرش محمد ابن علی علوم، معارف و عرفان و طریق علوم قضا را فرا گرفت و خود نیز به درجه افتاء و منصب قاضی همدان رسید. چندی بعد در خراسان، به محضر درس استادانی مانند عمر خیام و ابو عبدالله محمد بن حمویه جوینی راه یافت و بهره علمی و معنوی بسیار گرفت و در کلام و حکمت، تصوف و عرفان و ادب پارسی و عربی به درجات عالی رسید.
عینالقضات اگر چه در زمان حیات ابوحامد محمد غزالی (فوت ۵۰۵ هجری قمری) به دنیا آمد، هرگز توفیق دیدار او را نیافت، به هنگام فوت ابوحامد، قاضی سیزده سال داشت ولی عینالقضات چهار سال تمام به خواندن آثار غزالی پرداخت و با آراء و افکار و احوال او عمیقاً آشنایی پیدا کرد، بهطوری که میتوان به جرئت گفت که یکی از بهترین شاگردان و تربیتشدگان مکتب ابوحامد غزالی در همه دورانها، قاضی همدانی بود. اگر چه عینالقضات پس از یک انقلاب روحی در عنفوان جوانی دست از مطالعه کتابهای فلاسفه و متکلمان، از جمله کتابهای ابوحامد، شست، اما، تا آخر عمر تحت تأثیر افکار ابوحامد باقی ماند، و در ضمن آثار خود در هر فرصتی به عقاید وی اشاره میکرد.
انقلاب روحی عینالقضات تا حدودی شبیه به انقلاب روحی امام محمد غزالی است. هر دو در علوم ظاهری تبحر پیدا کرده بودند و هر دو به تصوف روی آوردند. پس از قریب یک سال از انقلاب روحی او، این بار احمد غزالی برادر کوچکتر ابوحامد، که هنوز در قید حیات بود به یاریش شتافت و از او دستگیری کرد قاضی همدانی از آن پس در طریق وصول و عالم کشف و شهود قدم نهاد و به مطالعه آثار و تألیفات احمد غزالی پرداخت بدین ترتیب، دو برادر غزالی هر یک از جهتی بزرگترین تأثیر را در زندگی علمی و روحی عینالقضات بخشیدند، و یکی در علوم ظاهری (منجمله کلام و فلسفه و حتی تصوّف و عرفانی که در کتابها بیان شده) و دیگری در علوم ذوقی راهنمای او گشتند.
عینالقضات در سن سی و سه سالگی در مدرسهای در همدان که در آن به تربیت و ارشاد مریدان و وعظ میپرداخت، به دار کشیده شد.
گویند وی در زمان حیات از قتل خود به دست دشمنان و چگونگی اجرای آن باخبر بوده و رباعی زیر را درین مورد سرودهاست، اما ذبیحالله صفا متذکر شدهاست که احتمالاً این رباعی را یکی از مریدان وی پس از مرگ او سروده، و بعدها به او نسبت دادهاند.
ما مرگ و شهادت از خدا خواستهایم وان هم به سه چیز کمبها خواستهایم
گر دوست چنین کند که ما خواستهایم ما آتش و نفت و بوریا خواستهایم
آثار
تألیفات عینالقضات همدانی به شرح زیر است:
• رساله لوایح
• تهمیدات یا تماهید به فارسی
• زبدة الحقایق فی کشف الدقایق به عربی است که برگردان فارسی آن توسط دکتر مهدی تدین صورت گرفتهاست
• رساله شکوی الغریب عن الاوطان الی علماء البلدان به زبان عربی
• زبدة المعانی
• غایه الامکان فی درایه المکان (رساله الامکنه و الازمنه)
• رساله عرفانی
• رساله جمالی
• مکتوبات
• رساله یزدان شناخت
• بجز آثار وی به زبان فارسی و عربی، اشعاری از وی به زبان فهلوی (فرس کهن) نیز بدست رسیدهاست.
غیر از آنچه ذکر شد عینالقضات را آثار و رسائل دیگری نیز بودهاست که خود در رساله شکوی الغریب از آنها نام بردهاست ولی در جاهای دیگر اثری تاکنون به دست نیامدهاست.
گزیده ای از اشعار وی
او را که بقای او به باقی باشد
برگوی ز بندگی چه باقی باشد
هشیار چگونه گردد از مستی عشق
چون پادشه اش به ذات ساقی باشد
**************
کارم اندر عشق مشکل میشـــود
خان و مانم در سر دل میشــــود
هرزمان گویم که بگریزم زعشق
عشق پیش از من به منزل میشود
************
مهراب جهان، جمال رخساره ی ماست
سلطان جهان این دل بیچاره ماست
شور و شر و کفر و توحید و یقین
در گوشه ی دیده های خون باره ی ماست