شماره 42

ادبیات حماسی

ادبیات حماسی
(شنبه ۲۵ اَمرداد ۱۳۹۹) ۱۰:۳۲

حماسه یکی از انواع ادبی و در اصطلاح روایتی است داستانی از تاریخ تخیلی یک ملت که باقهرمانی ها و اعمال و حوادث خارق ا لعاده در می آمیزد ، ویژگی اصلی حماسه ، تخیلی بودن و شکل داستانی آن است. وجود انسان های آرمانی و برتر که از نظر نیروی جسمانی و معنوی برگزیده و ممتاز هستند ،از دیگر ویژگی های حماسه به شمار می آید.

حماسه در لغت به معنای دلاوری و شجاعت است و در اصطلاح، شعری است داستانی با زمینه قهرمانی، قومی و ملی که حوادثی خارق العاده در آن جریان دارد.

آنچه حماسه‌ها روایت می‌کنند، هر چند ممکن است تاریخ واقعی گذشته‌های بسیار دور ملت‌ها نگاشته شوند؛ اما بسیاری از آنها، تاریخ واقعی نیستند، با این همه بعضی از حوادث دوران‌های دور گاه در حماسه‌ها خود را نشان می‌دهند و به صورتی مبالغه‌آمیز و آمیخته با افسانه‌های تاریخی به ‌وجود می‌آیند.

در ادب کهن فارسی بیشتر حماسه‌ها منظوم هستند. در شعر حماسی دسته‌ای از اعمال پهلوانی - خواه از یک ملت باشد، خواه از یک فرد - به صورت داستان و یا داستان‌هایی درمی‌آید که ترتیب و نظم از همه جای آن آشکار است. در یک منظومه حماسی شاعر هیچ‌گاه عواطف شخصی خویش را در اصل داستان وارد نمی‌کند و آن‌را به پیروی از امیال خویش تغییر نمی‌دهد و به شکلی تازه چنان‌که خود بپسندد و یا معاصران او بخواهند درنمی‌آورد و به نام خود و آرزوی خویش، در باب او داوری نمی‌کند، چنان‌که در شاهنامه و دیگر منظومه‌های حماسی می‌بینیم.

شاهنامه فردوسی از با ارزش‌ترین اشعار حماسی و ملی جاویدان ایرانیان به شمار می‌آید و در ردیف حماسه‌های جهانی و حتی برتر از آن قرار دارد. شاهنامه، تاریخ ایران را از دوران باستان تا شکست ساسانیان و انقراض پادشاهی آنان به دست اعراب شامل می‌شود. از حماسه‌های قرن پنجم تا هفتم می‌توان به «شهریار‌نامه» و «سام‌نامه» متعلق به خواجوی‌ کرمانی و نیز «اسکندرنامه» نظامی گنجوی که به پیروی از شاهنامه فردوسی به نظم کشیده شده، اشاره کرد.

انواع منظومه های حماسی:


در ادبیات ملل، از یک دیدگاه، دو نوع منظومه ی حماسی می توان یافت:

نخست، منظومه های حماسی طبیعی و ملی که عبارت است از نتایج افکار و قرایح و علایق و عواطف یک علت که در طی قرن ها تنها برای بیان وجوه عظمت و نبوغ آن قوم به وجود آمده است. این نوع حماسه ها سر شار از یاد جنگ ها، پهلوانی ها، جان فشانی ها و در عین حال، لبریز از آثار تمدن و مظاهر روح و فکر مردم یک کشور در قرن های معینی از ادوار حیاتی ایشان است که معمولا از آن ها به دوره های پهلوانی تعبیر می کنیم. از این گونه منظومه های حماسی می توان حماسه ی گیل گمش، ایلیاد و ادیسه ی هومر، شاعر بزرگ یونان باستان و شاهنامه ی حکیم ابوالقاسم فردوسی را در ادب فارسی نام برد. در این دسته منظومه ها، شاعر به ابداع و آفرینش توجهی ندارد بلکه داستان های مدون کتبی یا شفاهی را که ظاهرا از بعضی وقایع خارجی نشئت گرفته اند با قدرت شاعرانه ی خویش نقل می کند.

دوم، منظومه های حماسی مصنوع: در این منظومه ها شاعر با داستان های پهلوانی مدون و معینی سرو کار ندارد بلکه خود به ابداع و ابتکار می پردازد و داستانی را به وجود می آورد. در این گونه داستان ها، شاعران آزاد و مختارند با رعایت قواعد و قوانینی که ناظر بر شعر حماسی است. به دلخواه موضوع داستان خود را ابداع کنند و تخیل خویش را در آن دخیل سازند. از این دسته می توان، (ظفر نامه)ی حمدالله مستوفی، در زبان فارسی و (انه اید) سروده ی ویرژیل، شاعر روم باستان، را بر شمرد. منظومه های حماسی را از چشم اندازی دیگر، به حماسه های اساطیری و پهلوانی، حماسه های تاریخی وحماسه های دینی تقسیم کرده اند.

انواع ادبیات حماسی

از نظر موضوع حماسه به چهار گروه حماسه اساطیری، حماسه پهلوانی، حماسه های دینی یا مذهبی و حماسه های عرفانی تقسیم بندی می شود:

1. حماسه اساطیری:اصیل ترین و قدیمی ترین نوع حماسه که مربوط به دوران ماقبل تاریخ است و بر مبنای اساطیر شکل گرفته است. از این نوع حماسه می توان به حماسه سومری گیل گمش و بخش اول شاهنامه فردوسی تا داستان فریدون، بخش هایی از ایلیاد و ادیسه و بخش هایی از تورات، رامایانا و مهابهاراتا اشاره کرد.

2. حماسه پهلوانی:حماسه هایی که درباره زندگی پهلوانان صحبت می کند. این حماسه ممکن است جنبه اساطیری و یا تاریخی داشته باشد. در این نوع از حماسه، قهرمان داستان معمولا از میان مردم برخاسته و یک پهلوان مردمی است و مرگ برای او بهتر از ننگ است. مانند: رستم، زال، گودرز، بیژن و...

3. حماسه دینی یا مذهبی:قهرمان این نوع از حماسه، یک شخصیت مذهبی است و اساس داستان بر مبنای اصول یکی از مذاهب است. مانند: کمدی الهی دانته، خاوران نامه ابن حسام و...

4. حماسه عرفانی:از جمله حماسه هایی که در ادبیات فارسی بسیار دیده می شود، حماسه عرفانی است. در این نوع از حماسه، قهرمان داستان پس از گذر از مسیری سخت و خطرناک و شکست دادن دیو نفس، سرانجام به پیروزی و جاودانگی از طریق فنا فی الله دست می یابد. مانند داستان حلاج در تذکره الاولیا عطار و داستان منطق الطیر که یک حماسه عرفانی است.
ویژگی های حماسه

ویژگی های حماسه

۱- یک شعر روایی بلند باشد .

۲- موضوعی کاملا جدی داشته باشد .

۳- با زبانی رفیع و لحنی بسیار ادبی بیان شده باشد .

۴- موضوع آن قهرمانی باشد خداگونه که سرنوشت یک قبیله و یا حتی یک ملت را دست دارد .

شاهنامه ی فردوسی ، ایلیاد و ادیسه ی هومر و بهشت گمشده ی میلتون از مشهور ترین حماسه های جهان هستند که در این چهار ویژگی اولیه و اصلی کاملا با هم اشتراک دارند .

از دیگر خصوصیات کلی حماسه می توان به شکل گیری آن بعد از یک دوره نقل شفاهی ، مبهم بودن زمان و مکان در اثر ، تعلق زمان حماسه به لحظات تکوین یک جامعه و مبارزه برای آن و وجود یک هسته ی تاریخی که با لعاب پر رنگ افسانه و اسطوره پوشیده می شود ، اشاره کرد .

هر حماسه باید دارای چهار زمینه ی داستانی، قهرمانی، ملی، خرق عادت باشد.

زمینه داستانی حماسه

یکی از ویژگی های حماسه، داستانی بودن آن است بنابراین حماسه را می توان مجموعه ای از حوادث دانست. با این که در حماسه- بی هیچ تردیدی- مجموعه ای از وصف ها، خطبه ها و تصویرها وجود دارد ،اما همه ی این عناصر نسبت به داستانی بودن در مرتبه ی دوم هستند.

زمینه قهرمانی حماسه

بیشترین موضوع حماسه را اشخاص و حوادث تشکیل می دهند و وظیفه ی شاعر حماسی آن است که تصویرساز انسان هایی باشد که هم از نظر نیروی مادی ممتازند و هم از لحاظ نیروی معنوی، قهرمانان حماسه، با تمام رقتی که از نظر عاطفی و احساسی در آنها وجود دارد، قهرمانانی ملی هستند؛ مانند "رستم" در شاهنامه ی فردوسی.

زمینه حماسی ملی

حوادث قهرمانی که به منزله تاریخ خیالی یک ملت است در بستری از واقعیات جریان دارند. واقعیاتی که ویژگی های اخلاقی نظام اجتماعی، زندگی سیاسی و عقاید آن جامعه را در مسائل فکری و مذهبی در برمی گیرد. شاهنامه نیز تصویری است از جامعه ی ایرانی در جزئی ترین ویژگی های حیاتی مردم آن. در همان حال که با خواندن شاهنامه از نبردهای ایرانیان برای کسب استقلال و ملیت در برابر ملل مهاجم، آگاهی می یابیم، مراسم اجتماعی، تمدن و مظاهر و مدنیت و اخلاق ایرانیان و مذهب ایشان و حتی خوشی های پهلوانان و بحث های فلسفی و دینی آنان مطلع می شویم.

زمینه خرق عادت

از دیگر شرایط حماسه، جریان یافتن حوادثی است که با منطق و تجربه ی علمی سازگاری ندارد. در هر حماسه ای، رویدادهای غیرطبیعی و بیرون از نظام عادت دیده می شود که تنها از رهگذر عقاید دینی عصر خود، توجیه پذیر هستند. هر ملتی، عقاید ماورای طبیعی خود را به عنوان عاملی شگفت آور، در حماسه ی خویش به کار می گیرد و بدین گونه است که در همه ی حماسه ها، موجودات و آفریده های غیرطبیعی، در ضمن حوادثی که شاعر تصویر می کند، ظهور می یابند. در شاهنامه نیز وجود سیمرغ، دیو سپید، رویین تن بودن اسفندیار و عمر هزار ساله ی زال ... عناصر و پدیده هایی هستند که همچون رشته هایی استوار، زمینه تخیلی حماسه را تقویت می کنند.

تعداد بازدید : ۷۱,۸۶۷
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید