دروغ گفتن بهعنوان یک قاعده کلی نشانه عدم اعتمادبهنفس یا ناتوانی در مواجهه با مشکلات است. بااینهمه نوع دیگری از دروغگویی وجود دارد که شرورانه و برای رسیدن به منافعی مشخص است.
البته ما بهراحتی دروغ نمیگوییم، اما بعضی وقتها دروغ میگوییم. ما در مورد چیزهای مهم و چیزهای ناچیز دروغ میگوییم. ما بسیاری از اوقات برای محافظت از خود یا اطرافیانمان یا استفاده از فرصت یا موقعیتی وسوسه میشویم که دروغ بگوییم
انواع دروغ
دروغ سفید: وقتی ما برای محافظت از خود یا احساسات دیگران دروغ میگوییم بدون آنکه آسیبی به کس وارد شود. مثلاً درحالیکه سردرد شدیدی داریم به همسر خود میگوییم که حالمان خوب است چون نمیخواهیم او را ناراحت کنیم. عمده دروغهای روزمره جزء دروغهای سفید هستند. دروغهای سفید در اکثر فرهنگها و جوامع قابلقبول و پذیرشاند.
دروغ آبی: دروغهایی که ناشی از کمبود اعتمادبهنفس است و برای جلب امنیت ناشی از حضور در یک گروه یا فرقه استفاده میشود. مثلاً برای پذیرفته شدن در گروه یا جمعی بهدروغ سلایق خود را با آنان همسان بیان میکنیم. زمانی که فردی دروغ آبی میگوید ترس شدیدی از اخراج شدن از گروه دارد و یا اینکه بهتر است بگوییم که به دلیل ضعف در ارتباط برقرار کردن با جمع دروغ میگوید تا بتواند همگام با جمع و گروه شود.
دروغ سیاه: دروغ سیاه شنیعترین و غیرقابل قبولترین دروغ در اکثر جوامع و فرهنگهاست. وقتی فردی برای منافع شخص که مستلزم وارد آوردن خسارت به دیگری است دروغ میگوید، دروغ سیاه گفته است. کاهبرداران، مجرمین حرفهای و کلاشها عمدتاً از دروغ سیاه برای پیشبرد کارها و دستیابی به اهداف خود استفاده میکنند.
چرا آدمها دروغ میگویند
یکی از مهمترین سوالات در مورد دروغگویی، انگیزه دروغ گفتن است. دروغگویی موضوعی چندوجهی است، با این حال پژوهشگران دریافتهاند که چرا مردم دروغ میگویند.
برای پیشرفت خود:
بعضی از دروغها برای نوعی پیشرفت یا نفع فردی و یا گروهی گفته میشود. فرد میتواند منفعت مالی وغیرمالی به دست آورد بعضی از افراد فکر می کنند با دروغ گفتن میتوانند تصور بهتری از خودشان داشته باشد و یا به افراد اجازه میدهد تا با خنداندن دیگران بهعنوان فردی طناز و بذلهگو شناخته شوند
برای محافظت از خود:
دلیل اصلی دیگر دروغ گفتن مردم برای محافظت از خودشان است پنهان کردن و یا لاپوشانی اشتباهی که مرتکب شدهاند و برای جلوگیری از اشتباهاتی که سایر افراد انجام میدهند
برای تاثیرگذاری بر دیگران:
بعضی از این دروغها که در این دسته جای میگیرد، سعی می کنند سایر افراد را تحت تاثیر قرار میدهد
نامعلوم:
دروغهایی که به دلایل نامعلوم رخ میدهد. دلیل بیشتر این دروغها برای شخص معلوم نیست و یا به دلایل آسیبشناسی است
نتایج یک تحقیق روانشناسی شناختی کاربردی نشان داده است که دروغگویی مداوم میزان باور به یک رخداد دروغین را افزایش میدهد و باعث کاهش باور به اتفاقات واقعی میشود. دروغ گفتن میتواند درک و فهم و اعتمادبهنفس اشخاص در مورد واقعیت را تحریف کند.
روانشناسی دروغ وشناختن فرد دروغگو
1- همه آدمها کموبیش دروغ میگویند
برای اینکه در مورد روانشناسی دروغ و آدمهای دروغگو بیشتر بدانید بد نیست به این نکته توجه کنید: طبق تحقیقات علمی روانشناسان تمام افراد به طور میانگین روزانه یک تا دو بار دروغ میگویند. اگر این آمار را باور ندارید سوالات زیر را از خود بپرسید:
*وقتی از شخصی تعریف میکنید واقعا شایسته آن تعریف است؟
*روز بدی داشتهاید اما به همه میگویید همه چیز خوب پیش رفته است؟
*برای اینکه حوصله نداشتهاید با کسی صحبت کنید به او گفتهاید که سرتان حسابی شلوغ است و وقت ندارید؟
اگر جوابتان به همه یا حتی یکی از این سوالات مثبت است پس شما هم از آندسته افرادی هستید که در طول روز حداقل یک یا دو بار دروغ میگویید.
۲- دروغگوهای نرمال در برابر دروغگوهای حرفهای
خبر خوب این است که اکثر افراد راستگو هستند و خبر بهتر این است گروه «دروغگوهای حرفهای» دسته کوچکی از آدمهای اطرافمان را تشکیل میدهند. اما چطور میتوانید آدمهای دروغگوی حرفهای را شناسایی کنید. در حقیقت روانشناسی دروغ و آدمهای دروغگو به ما میگوید که:
*دروغگوهای حرفهای در طول روز حداقل ۵ تا ۶ دروغ میگویند.
*دروغگوهای حرفهای بیشترین دروغها را به فرزند و همسرشان میگویند.
*دروغگوهای حرفهای اعتفاد دارند که در بعضی شرایط لازم است دروغ بگویند.
۳- به حرکات بدن آدمهای دروغگو توجه کنید
از نظر روانشناسی دروغ حرکات و زبان بدن آدمهای روغگو میتواند دروغ آنها را فاش کند. وقتی فردی دروغ میگوید معمولا بدنش را عقب میکشد و کمی جمع میشود تا فاصلهاش را با شما حفظ کند. به این ترتیب تصور میکنند که هر چه فاصلهشان با شما بیشتر باشد دیرتر دستشان رو میشود. اما حرکات و زبان بدن شاخصههای کاملا نسبی هستند و معیار مطمئنی برای شناسایی آدمهای دروغگو نیستند. برخی اوقات اضطراب و عقب کشیدن بدن یا نگاه نکردن به چشمان شخص مقابل به دلیل اضطراب و کم رویی و عدم اعتماد به نفس است.
۴- به چشمهای طرف مقابل نگاه کنید
وقتی کسی دارد به شما دروغ میگوید معمولا مستقیم به چشمان شما نگاه نمیکند. افرادی که موقع صحبت کردن به گوشه سمت راستِ بالا یا گوشه سمت چپِ بالا نگاه میکنند، معمولا دارند دروغ میگویند به همین دلیل لازم است موقع صحبت با طرف مقابل ارتباط چشمی را حفظ کنید. کارشناسان زبان بدن معتقدند نگاه آدمهای دروغگو در اکثر مواقع به سمت نزدیکترین خروجی متمایل میشود، چرا که به خاطر دروغ گفتن دچار استرس میشوند و به لحاظ روانی دلشان میخواهد پا به فرار بگذارند. چنین افرادی ممکن است به دلیل اینکه منتظرند زودتر خلاص شوند، مدام به ساعتشان نگاه کنند.
۵- افراد دروغگو خیلی تکان میخورند
بازی کردن با انگشتان دست و یا بازی کردن با وسایل همراه مثل دستهکلید یا گوشی موبایل نشانه استرس داشتن برای برملا شدن موضوعی خاص است . فرد دروغگو معمولا هنگام حرف زدن زیاد وول میخورد و بیش از حد تحرک دارد. یکی دیگر از نشانههایی که میتوانید با آن به دروغگویی طرف مقابلتان شک کنید این است که بهطور ناگهانی دستهایش را در جیبش میگذارد اما اینکه چرا این عمل میتواند نشانه دروغگویی باشد به این دلیل است که وقتی فردی کف دستهایش را نشان میدهد یعنی اینکه او راحت و صادق است، بنابراین وقتی دروغ میگوید بهطور غریزی احساس میکند که باید دستهایش را پنهان کند. همچنین ممکن است که فرد دروغگو دستها را پشتش پنهان کند یا اینکه سعی کند با دستهایش با یک شی بازی کند، مثلا با گوشی موبایلش دستهایش را مشغول کند و به این طریق اجازه ندهد که شما دستهایش را آشکار ببینید. تکان دادن زیاد پاها یا سر و استفاده بیش از حد از انگشت اشاره به سمت شما از جمله نشانههای دروغگویی هستند.
یادتان باشد گاهی اوقات یک فرد دروغگو برای اینکه حواس شما را پرت کند به طور تصادفی بازوهایش را باز یا بسته میکند یا دستهایش را به اطراف بدنش تکان میدهد. ما از دوران کودکی یاد میگیریم موقع دروغ گفتن جلو دهان خود را با دست بپوشانیم؛ این هم یکی دیگر از حرکات بدن و به اصطلاح بادی لنگوئج در آدمهای دروغگو است.
۶- به صحبتهایش گوش کنید
با تمام مهارتی که دروغگوهای حرفهای در دروغ گفتن دارند اما همیشه یک نقطه ضعف دروغ آنها را برملا میکند؛ دروغگوها کمحافظه هستند. حقیقت این است که از زمانی که تصمیم میگیریم دروغ بگوییم و واقعیتی را پنهان کنیم حدود ۸۰۰ میلی ثانیه طول میکشد. طبق مطالعات صورت گرفته مغز انسان در موقع دروغ گفتن دیگر سرعت عمل قبل را ندارد و دروغ گفتن نسبت به راستگویی زمان بیشتری میبرد. به عبارت دیگر، فعالیت مغز که در زمان دروغ گفتن بیشتر میشود باعث کاهش قابلیت این عضو در ذخیره کردن اطلاعات و پردازش آنها میشود. به همین دلیل است که میگویند دروغگو همیشه کم حافظه میشود. این جمله دقیقا با بررسیهایی که روی امواج مغزی صورت گرفته مطابقت دارد و آن را اثبات میکند. محققان امیدوارند در آیندهای نزدیک بتوانند بهواسطه این امواج مغزی الگوها و نقشههایی از مغز تهیه کنند.
۷- دروغگوها معمولا تیک عصبی دارند
از نظر روانشناسی دروغ و آدمهای دروغگو وقتی فردی دروغ میگوید کنترل احساساتش کمی سخت می شود بنابراین بدنش مدام سیگنالهای مختلفی میفرستد و او برای آنکه خودش را از آن وضعیت ناخوشایند برهاند سعی میکند حواسش را از هیجانات منفی دور کند و به همین دلیل دچار تیک عصبی میشود. دروغگوها معمولا از خاراندن گردن و گوش به عنوان ابزاری برای آرام کردن خودشان استفاده میکنند. وقتی از کسی سوالی پرسیدید و او سریعا دستش را به سمت گوش و گردت خود برد یا دچار تیک عصبی دیگری شد میتوانید به صداقتش شک کنید.
راهکار کاهش دروغ
۱ - گاهی اوقات شاید فرد اطلاعی درباره آثار وضعی ارتکاب دروغ ندارد. یعنی گاهی نمی داند دروغ گفتن به عنوان یک کار حرام چه آثار نامطلوبی به همراه دارد و تنها فکر می کند دروغ گفتن یک امر نادرست اجتماعی است که بعضی ها استفاده می کنند و بعضی ها نه. شاید اگر توجه داشته باشد این کار حرام چه پیامدهایی در زندگی فردی و اجتماعی دارد به خاطر اعتقاداتی که دارد آن را ترک می کند.
۲ - عامل دیگر در ترغیب فرد به دروغ گویی این است که شاید گاهی اوقات در روند زندگی یا دوران کودکی به واسطه دروغ گفتن تشویق شده است یا به نتایج خوشایندی رسیده و یا به خاطر اجتناب از یک تنبیه دروغی گفته و این باعث نهادینه شدن دروغگویی در وجود وی شده است.
۳ - گاهی آدم ها به سمت دروغگویی می روند زیرا احساس می کنند اگر دروغ بگویند ارزش و جایگاهی را پیش دیگران کسب می کنند و یا از درون احساس کمبودهایی دارند و فکر می کنند با دروغ گفتن می توانند آن کمبودها را جبران کنند در حالی که در باورهای ما عزت و احترام و ارزش پیش خداست. اگر قرار است کسی ارزشی پیدا کند خدا باید اراده کند و اگر کسی بخواهد بی ارزش شود باز هم با اراده خداست؛ بنابراین با دروغ نمی توان ارزش و جایگاه اجتماعی به دست آورد.
دلایل دروغگویی هرچه که باشد اگر شخصی در پی جبران و کنار گذاشتن آن باشدموفق خواهد شد فقط باید توجه داشته باشد که این کار ممکن است مقداری طول بکشد مخصوصا اگر مدت هاست که دچار این مشکل است، باید زمان صرف کند و زحمت بکشد تا رفته رفته این عادت را ترک کند؛ بنابراین نباید ناامید شد و با چند بار شکست دست از تلاش برداشت؛ زیرا اگر هدف مقدسی برای خودتعریف کرده باشد حتما موفق می شود.
قدم دوم بعد از شناسایی دلایل دروغگویی این است که ببینید آیا فردبه تنهایی می تواند از عهده درمان این مشکل برآید یا به کمک یک کارشناس نیاز دارد.
در قدم سوم بررسی کنید که معمولا چه زمانی و در چه موقعیت هایی دچار دروغگویی می شوید؛ مثلا آیا در محیط کار یا در جمع دوستان یا در جمع خانواده دروغ می گویید، سپس باید
قدم چهارم این است که در مقطعی از زمان مثلا در یک هفته فراوانی دروغ را کم کنید، مثلا از ۵ مورد به ۲مورد برسانید. بعد شروع کنید به اجرای این برنامه و در طول هفته مرتب از خودتان مراقبت کنید که روی تصمیمتان بمانید.
آخرین اقدام این که در پایان مدتی که برای خود مقرر کردید محاسبه ای داشته باشید و ببینید در این مقطع چه کار کردید و چقدر در تصمیم خود موفق بودید و به همان میزان که موفق بوده اید هم از درون خود را تشویق کنید و هم از بیرون برای خود پاداشی در نظر بگیرید، مثلا کاری را که علاقه دارید انجام بدهید.