احساس گناه
احساس گناه یکی از عواطف درونی منفی است که همراه با سرزنش خود و میل به مجازات تعریف میشود. برخی شرم را نوعی احساس گناه میدانند. نظریات مختلفی در باب انواع این حس و مثبت یا منفی بودن عملکرد آن ذکر شده است. برخی وجود حس گناه را برای ایجاد امنیت و ساختار اجتماعی قانونمند لازم دانسته و برخی آن را آسیب زننده یاد میکنند. حس گناه یا دستاورد طبیعی یک عملکرد اشتباه است و یا یک تصور غلط از خطایی رخ نداده یا حتی ناشی از یک مسؤلیت پذیری افراطی که به گونههای نوروتیک یا روان رنجورانه خود را بروز میدهد.
احساس گناه بعد از یک خطا، یعنی مقصر دانستن خود به یک دلیل موجه، درواقع فرصتی است تا فرد به اشتباهاتش پی ببرد و در جهت اصلاح آنها گام بردارد. اما در وهلهی نخست این کار نیازمند تشخیص علت این احساس آزاردهنده و یافتن روش غلبه بر آن است که در ادامه بهتفصیل در مورد آن سخن خواهیم گفت.
علل ایجاد احساس گناه
در نظریههای روان درمانی ریشههای متعددی برای احساس گناه شناسایی شده. از منظر روانکاوی تعارض میان فراخود و نهاد که سبب بروز جنگ میان اصل اخلاقیات و اصل لذت و شهوات میشود زمینه ساز حس گناه و عذاب وجدان است. از این منظر زمانی که افراد بین خواستههای نامعقول خود و اصول و ارزشهایی که برای خود قائل هستند، دچار تعارض میشوند، حس عذاب وجدان را تجربه میکنند.
عقده ادیپ
بر طبق این نظریه هر فرد در بازه سنی 3-6 سالگی که سومین مرحله رشد روانی – جنسی خود را طی میکند در خلال تجربه اضطراب اختگی ناشی از عقده ادیپ، احساس گناه شکل میگیرد. باید و نبایدهای والدین و قوانین اخلاقی و اجتماعی همگی بن مایههای ایجاد حس گناه هستند.
اضطراب: اگر اضطراب زیادی دارید، احتمالاً اقدامات خود را به گونهای منفی ارزیابی میکنید و خود این روند باعث میشود شما احساس گناه داشته باشید.
تجربیات دوران کودکی: کودکانی که والدین کمالگرا، سرزنشگر یا سختگیر دارند، دائم احساس میکنند کار اشتباهی انجام دادهاند، چیزی برای پنهان کردن دارند یا مسئول اشتباهات هستند. این افراد در بزرگسالی ممکن است با احساس گناه طولانی مدت روبرو شوند.
افسردگی: یکی از مهمترین علائم افسردگی، احساس گناه است. البته نباید به همین یک علامت برای تشخیص افسردگی اکتفا کنید. لازم است جهت تشخیص درست به روانپزشک مراجعه کرده تا طی جلسات مصاحبه تمامی موارد مورد بررسی قرار گیرد.
فرهنگ: اگر کارهایی که انجام میدهید با هنجارهای فرهنگی که با آنها بزرگ شدهاید، مغایرت داشته باشد، ممکن است احساس گناه کنید. حتی اگر دیگر آن هنجارها را باور نداشته باشید یا از آنها حمایت نکنید.
مذهب: برخی از سنتهای دینی از احساس گناه به عنوان راهی برای نشان دادن این که شخص اشتباهی مرتکب شده، استفاده میکنند. افراد وقتی کار یا فکری مغایر با آموزههای دینی داشته باشند، احساس گناه میکنند و خود را مستحق عذاب و سرزنش میدانند.
فشارهای اجتماعی: اگر احساس کنید دیگران شما را به خاطر کارهایی که انجام دادهاید قضاوت میکنند، ممکن است با احساس گناه و پشیمانی مواجه شوید.
انواع حس گناه
به طور کلی حس گناه به دلایل مختلف بروز می کند در نتیجه به چند دسته تقسیم خواهد شد:
1- حس گناه ناشی از اشتباهات
زمانی که فرد اشتباهی مرتکب شده و موارد اخلاقی را رعایت نمی کند، به حدی احساس گناه خواهد داشت که شروع به آسیب به خود و دیگران خواهد کرد. برای مثال تقلب کردن، دروغ گفتن، خراب کردن کار دیگران به صورت مخفیانه، بدقولی کردن و… که باعث می شود فرد عذاب وجدان داشته باشد. البته خوب است که انسان در برابر اشتباهات خود احساس ندامت داشته و بخواهد جبران کند اما مشکل زمانی حاد می شود که این حس پشیمانی، شدید شده و تمام لحظه های فرد را دربرگیرد.
2- حس گناه ناشی از افکار فرد
ممکن است شما افکار منفی و نادرست که از نظر اخلاقی با ارزش های فرهنگی تطابق ندارد را در ذهن خود پرورش دهید. این کار بسیار خطرناک تر است چرا که این افکار در روح و روان شما ریشه داده و منتج به عمل خواهد شد. برای مثال فرد متاهلی که در ذهن خود با یک فرد دیگر رابطه نامشروع دارد از جمله همین موارد است. به خاطر داشته باشید ما انسان ها، نتایج افکار خود را عملی خواهیم کرد لذا نباید اجازه دهیم امور نادرست به ذهنمان خطور کند.
در چنین مواردی استفاده از مکانیسم های سرکوب برای انکار کردن افکار منفی، می تواند کارساز باشد. البته این کار باید توسط متخصص تایید گردد گاها ممکن است مشکل به گونه ای باشد که لازم است از روش های درمانی دیگر استفاده شود.
3- برداشت غیر منطقی از اشتباهات
جالب است بدانید تحقیقات نشان می دهد بسیاری از افکار نادرست و احساس گناه که به سراغ انسان می آید، ناشی از برداشت غلط از اشتباهات است. گاها انسان خطایی مرتکب می شود اما سطحی است. در چنین مواردی نباید احساس گناه داشته باشیم اما خواهیم دید که فرد عذاب وجدان زیادی می گیرد چون فکر می کند این کار بسیار اشتباه بوده است.
برای مثال برخی فکر می کنند اگر فکر شوم همانند بیماری نسبت به کسی داشته باشند باعث می شود آن فرد دچار این افکار نادرست شده و اتفاقات تلخی برای او بیافتد. اکنون کافی است که این بیماری واقعا رخ بدهد در این صورت حس گناه شدیدتر خواهد شد چون این باور در وجودش قوی تر خواهد شد که در بروز اتفاق نقش داشته است.
4- حس گناه ناشی از کمک نکردن به دیگران
حالت دیگر احساس گناه زمانی رخ می دهد که فرد به دیگران کمک نمی کند به خصوص وقتی می بیند دوستان و خانواده به کمک او نیاز داشته ولی دریغ کرده است. در این حالت فرسودگی عاطفی رخ داده و حس گناه بسیار زیادی را با خود به همراه دارد. شما نمی توانید همیشه به دیگران کمک کنید. ممکن است دقیقا در همان لحظه خودتان کار واجبی داشته باشید. لذا در چنین مواردی نباید عذاب وجدان داشته باشید.
چگونه از احساس گناه رها شویم؟
اگر گرفتار احساسگناه و عذاب وجدان افراطی هستید، میتوانید به کمک برخی راهکارها از میزان حس گناه خود کم کنید. در ادامه به راهکارهایی برای رهایی از احساسگناه اشاره کردهایم.
ریشه های حس گناه را پیدا کنید
مهمترین قدم در جهت کاهش احساسگناه، پیدا کردن عامل ایجاد این حس میباشد. در واقع فرد باید متوجه شود که احساس گناه او ناشی از بروز یک اشتباه است و یا از یک مسئولیت پذیری افراطی نشات میگیرد.
حس گناه خود را بپذیرید
خطا و اشتباه جزء جدایی ناپذیر زندگی انسان است. اگر مدام خود را سرزنش و ملامت میکنید و خود را به خاطر اشتباهاتی که رخ داده، لایق مجازات میبینید؛ فقط باید به این موضوع باور داشته باشید که انسان جایز الخطا است.
در روشهای شناختی و رواندرمانی برای از بین بردن حس گناه، از تغییر دید و تفکر افراد استفاده میشود. به طوری که اگر افکار فرد در مورد اینکه او نمیتواند همواره مصون از خطا باشد، تغییر کند؛ احساسگناه او نیز کمتر میگردد.
علیه کمال طلبی خود بیاستید
در خیلی موقعها حس گناه از کمال گرایی افراد نشات میگیرد. به این معنی که فرد برای اینکه از نظر خود، خانواده و جامعه یک فرد ایده آل نشده است، احساسگناه میکند.برای از بین بردن این نوع از حس گناه باید معیارهای استانداردتری برای خود وضع کنید. این نوع از احساس گناه دارای بیشترین آسیب برای فرد است.
به دنبال جبران باشید
اگر احساس گناه شما به این دلیل است که احساس میکنید خطای شما باعث آسیب و صدمه به دیگر افراد شده است، میتوانید برای جبران برنامهریزی کنید. جبران خطا و اشتباهات تا حد زیادی از احساسگناه افراد را کم میکند.
از روشهای کنترل بیرونی استفاده نکنید
از سوی دیگر بدانید که راههای کنترل دنیای درونی با دنیای بیرونی متفاوت است. شاید شما در دنیای بیرونی با شیوههای کنترلی مثل فرار از موقعیت یا حذف چیزهایی که نمیخواهید آن را مدیریت کنید اما برای مدیریت احساسات به هیچ عنوان نمیتوانید از شیوههای کنترلی استفاده کنید چرا که شدیدتر بر میگردند. فرض کنید که با خود مرتب بگویید من نباید حس گناه داشته باشم آیا این منجر به فروکش شدن آن میشود.